سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از آنچه نمی شود مپرس که آنچه شده است تو را بس است [امام علی علیه السلام]
سرزمین دوست
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» کاش این روز را ببینیم...2

روز اول

خبر نگاران مخفیانه و هیجان زده اوضاع را از طریق تلفن ماهواره‏ای گزارش می‏کند،
. راه‌های منتهی به مسجدالحرام در تصرف مأمورین امنیتی عربستان
است. پلیس‌های ضد شورش با لباس‏های مخصوص و سپرهای بلند، زنجیروار، بیرون از
حرم، یک دیوار انسانی تشکیل داده‏اند و از هر ورود و خروجی، جلوگیری
می‏کنند.
روز دوم
در خیابان‏ها غوغایی به پا بود. صدای تکبیر مردم هر لحظه بلندتر و رساتر
می‏شد. خبرها به طور مرتب بین مردم رد و بدل می‏شد.
شورای امنیت سازمان ملل، تشکیل جلسه داده بود. کشورهای عضو ناتو برای
مقابله با هرگونه شورش در عربستان یا هر نوع عملیات - به قول آنها
تروریستی - ابراز آمادگی کرده بودند. شاه و ولیعهد و هیئت وزیران و
خانوادة سلطنتی در عربستان به دست و پا افتاده بودند و تمام اینها فقط به
خاطر سخنرانی چند دقیقه‏ای یک انسان در کنار دیوار کعبه بود؛ اما نه یک
انسان معمولی؛ بلکه یک انسان ملکوتی؛ یک انسان آسمانی که حالا تمام دنیا
این واقعیت را در مورد او می‏دانست.
با تمام اینها، در ساعات اولیة ظهور، انکارها از هر گوشة دنیا سرازیر
شده بود. دنیای غرب، کلیسا، یهود، پیروان ادیان و حتی عده‏ای از عالمان
مسلمان نیز موضوع را زیر سؤال برده بودند.
×××
هیچ خبرنگاری حق نداشت از 500 متری حرم جلوتر برود و تمام راه‌های منتهی به
حرم را بسته بودند و سخت کنترل می‏کردند. هر کس را که داخل حرم بود، بیرون
کشیده بودند؛ به جز عدة معدودی که حدود 300 نفر بودند و در اطراف خانة
خدا حلقه زده و همه سفید پوش بودند.
سلاح‏های گرم، همه از کار افتاده بودند، مأمورها چند بار دسته دسته ریخته
بودند که بازداشتشان کنند؛ اما هر بار مثل این که با یک لشکر مواجه
شده‏اند، به خانة کعبه نرسیده، زمین خورده بودند و دوباره ایستاده بودند
و باز هم زمین خورده بودند و با ترس و وحشت فراوان، فرار کرده بودند.
گفته بودند که انگار کسی دائم هلشان می‏داده است. ترس و وحشت و دلهرة در
چهرة ‏تمام معاندین، کاملاً هویدا بود.
چند هلیکوپتر نظامی سعی کرده بودند خود را به بالای کعبه برسانند؛ اما
نزدیک دیوارهای حرم، سیستم‌های ناوبری‏شان مختل شده بود و با ترس و وحشت،
برگشته بودند. در همان ساعات اولیه، تمام عربستان فهمیده بود که ماجرایی
ورای عقل و درک آنها، در شرف وقوع است. تمام سران کشور در کاخ پادشاهی
عربستان جمع شده بودند و جلسة اضطراری تشکیل داده بودند. هیاهویی به پا
شده بود و دنیا از این اتفاق، تکان خورده بود.
در مناطقی از دنیا ، شور و غوغای عجیبی همه جا را فرا گرفته بود. خیابان‏ها شلوغ و
پر از جمعیت بود. انگار روز عاشوراست؛ با این تفاوت که هیچ عزا و ماتمی
در کار نبود. صورت‏ها همه غرق در شادی و شعف بود و از همه چشم‏ها، اشک شوق
سرازیر بود. همه به هم تبریک می‏گفتند و در هیچ خیابانی، اثری از زن‌های بد
حجاب و بد لباس نبود.
ادامه دارد



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمد ( یکشنبه 87/10/1 :: ساعت 5:15 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

دعوتنامه امام حسین برای ...!
از سنت ابراهیمی حج تا وهابیت عربستان 2
از سنت ابراهیمی حج تا وهابیت عربستان 1
البحرین المظلوم- السعودیه الظالم
دلیل شهرت امام هشتم به رضا
مناسبتهای کمتر شنیده شده‏ی روز اول ربیع الاول
کفن و تصویر حضرت مسیح
نگهداری دست حضرت یحیی (ع) در بالکان!
سوال و جوابی زیبا و تاثیرگذار
حج
نام مهدی(عج) در مسجد و نبی و تحریف و دستکاری آل سعود
کرامت امام رضا (ع) به نقل از دکتر محمد اصفهانی
آنچه پس از رحلتش بر سر ما آمد
[عناوین آرشیوشده]